سنسورهای پایش مداوم قند خون (Continuous Glucose Monitoring) یا (CGM) به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدرن در مدیریت دیابت شناخته میشوند. این تکنولوژی با ارائه اطلاعات لحظهای از نوسانات قند در مایع میان بافتی، به پزشکان و بیماران این امکان را میدهد تا کنترل دقیقتری بر مدیریت دیابت خود داشته باشند. با این وجود، نکته مهم در استفاده از آنها، کاهش دقت این سنسورها، در ساعات ابتدایی پس از نصب است. بسیاری از بیماران، بویژه در ۴۸ ساعت اول، دادههایی دریافت میکنند که با مقادیر اندازهگیری شده توسط دستگاه های گلوکومتر اختلاف منطقی ندارند.
این مقاله به بررسی جامع و علمی علت این پدیده از جهات فیزیولوژیکی، فنی و الگوریتمی میپردازد و توصیههایی کاربردی برای تفسیر صحیح دادههای سنسور CGM در این بازه زمانی ارائه میدهد.
پس از نصب سنسور تست قند خون (CGM)، بدن بهصورت طبیعی واکنشی التهابی نسبت به جسم خارجی نشان میدهد. با ورود حسگر سنسور CGM به بافت زیرجلدی، بدن با فرستادن سلولهای ایمنی و آغاز فرایند ترمیم، باعث واکنش التهابی در محل میشود. این وضعیت موقتی، ترکیب مایع بینسلولی را تحتتأثیر قرار میدهد و منجر به نوسانات غیرطبیعی در خوانشهای قند در ساعات اولیه نصب شود.
البته باید به این نکته توجه شود که این بازه زمانی می تواند به دلیل تفاوتهای فردی در پاسخ به التهاب در بدن، در افراد مختلف به کمتر از این زمان نیز محدود شود.
در حقیقت، به همین دلیل Lag Time یا تأخیر طبیعی بین تغییرات قند خون و تغییرات در مایع میان بافتی، در ساعات اول اغلب افزایش مییابد. و تفاوت بین مقادیر نشانداده شده توسط سنسور هوشمند قند خون (CGM) و دستگاه های تست قند خون، بهویژه در هنگام افت یا افزایش سریع قند، محسوستر میشود. اهمیت Lag Time در تنظیم دوز انسولین یا مدیریت افت قند بسیار بالاست و باید با احتیاط با دادههای سنسور CGM در این بازه رفتار شود.
از لحاظ فنی نیز، میزان اختلال در سیگنال حسگر در ساعات اول بالاتر است و واکنشهای آنزیمی در سطح الکترود سنسور، هنوز به پایداری کامل نرسیدهاند. الگوریتمهای پردازش اطلاعات قند در این مرحله، ممکن است عدد قند واقعی را بهدرستی تشخیص ندهند و در نتیجه، مقادیر غیرواقعی در اپلیکیشن نشان داده شود. این موضوع مخصوصاً در بیماران با نوسانات قند شدید، شایعتر است.
بنابراین، نقش آموزش به بیمار در درک رفتار حسگر در این بازه بسیار کلیدی است. بسیاری از بیماران، به ویژه در اولین تجربه استفاده از CGM، در مواجهه با دادههای غیرمنتظره دچار اضطراب یا کاهش اعتماد به این تکنولوژی میشوند. آموزش مناسب درباره علل فیزیولوژیکی و فنی این ناهماهنگیها و همچنین مشاوره درباره نحوه مدیریت آن، میتواند از اضطراب بیمار بکاهد و به تعامل بهتر با دادههای CGM کمک کند.
برای مقابله با این پدیده و تفسیر صحیح دادهها در 24-48 ساعت نخست، اقدامات زیر توصیه میشود:
- دادههای CGM در ساعات اول صرفاً جهت بررسی روندها استفاده شوند، نه تصمیمگیری درمانی.
- تأیید مقادیر CGM با دستگاه تست قند خون در زمانهای بحرانی، ضروری است.
- آموزش بیمار درباره رفتار سنسور در دوره اولیه باید بخشی از فرآیند نصب باشد.
- در موارد خاص، پزشک میتواند اطلاعات CGM را با تأخیر آغاز کند یا خوانشهای اولیه را بدون دخالت در درمان دنبال کند.
دکتر امیر کامران نیکو صفت
مدیر عامل انجمن دیابت ایران
علت تفاوت مقادیر و اعداد نمایش داده شده قند خون در سنسور پایش مداوم قند خون / CGM با دستگاه تست قند خون / گلوکومتر
در نتیجه به طور کلی می توان گفت که با وجود دقت بالای سنسورهای CGM در اکثر دورههای استفاده، سنسور دارای ویژگیهایی خاص و محدودیتهایی مهم در حداکثر ۴۸ ساعت اول پس از نصب است. آگاهی از این مسئله میتواند از بروز تصمیمات نادرست درمانی جلوگیری کند و باعث شود بیماران و پزشکان، با درک بهتری از عملکرد دستگاه مانیتورینگ قند خون (CGM) در روزهای اول استفاده، مدیریت بهتری بر دیابت داشته باشند.
با آموزش صحیح، بررسی ترکیبی دادهها با دستگاه های تست قند خون، انتخاب زمان مناسب برای استناد به CGM در تصمیمات بالینی، و ایجاد انتظارات واقعبینانه از سنسور، میتوان از پتانسیل واقعی این تکنولوژی نهایت بهره را برد و در مسیر مدیریت هرچه صحیحتر دیابت گام برداشت.